حالت شب
خانواده

ثبت نام در دوره ها

خانواده موفق و تربیت فرزندان
نگاه اجمالی:
خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار می‌گیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت می‌کند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیطها می‌تواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد
عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوه‌های تربیتی اعمال شده در داخل خانواده ، شغل و تحصیلات والدین به وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده ، محل سکونت خانواده ، حجم و جمعیت خانواده ، روابط اجتماعی خانواده و بی‌نهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند، شخصیت فرزند ، سلامت روانی و جسمانی او ، آینده شغلی ، تحصیلی ، اقتصادی ، سازگاری اجتماعی و فرهنگی ، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
خانواده و اهمیت آن در دوره کودکی:
نوزاد در خانواده به دنیا می‌آید و اولین تعاملات خود را با محیط آغاز می‌کند. در این کانون اولیه اولین تأثیر و تأثرات متقابل آغاز می‌شود و کودک کم کم در فرآیند رشد و اجتماعی قرار می‌گیرد. همانطور که روان شناسان معتقدند سالهای اولیه کودکی نقش بسزایی در رشد شخصیت و آینده او دارد. بیشتر طرحواره‌ها و شناختهای کودک از خود ، اطرافیان و محیط در این دوران شکل می‌گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و تا چه حد تلاش می‌کند نیازهای او را برآورده سازد
کودکانی که در این سنین از لحاظ عاطفی و امنیتی در خانواده تأمین نمی‌شوند به انواع مشکلات مبتلا می‌شوند. مشکلات این کودکان اغلب با شیطنتها ، دروغگوییها و حرف نشنیدنهای ساده شروع می‌شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به بزهکاریها و جنایات بزرگسالی منتهی می‌شود. سخت گیری زیاد والدین یا بی‌توجهی آنها ، یا ننر و لوس بار آوردن کودک و برآورده ساختن کلیه نیازهای منطقی و غیر منطقی او ، شخصیت سالمی را به بار نخواهد آورد. سلامت خود خانواده ، تعادل شخصیتی والدین و آشنایی آنها به اصولی که می‌تواند محیط خانواده را سالمتر سازد، بسیار حائز اهمیت است.
اهمیت خانواده در دوران نوجوانی:
نیازهای مرحله نوجوانی دوران حساس است. بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبه‌های جسمانی و روانی در فرد اتفاق می‌افتد، ویژگی مشترک و مهم دیگر آن دوران ، استقلال طلبی نوجوان در خانواده است. نوجوان می‌خواهد به طریقی رشد استقلال خود را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به ایجاد فاصله بین خود و خانواده می‌کند و به گروه همسالان نزدیک می‌شود.
در صورتی که خانواده در این دوران به کارکردهای اساسی خود آشنایی نداشته باشد و همچنین با ویژگیهای دوران نوجوانی آشنا نباشد، نخواهد توانست عملکرد تربیتی خود را به نحو احسن ایفا نماید. و چه بسا که اقدامات نادرست از سوی خانواده ، فضای نامناسب موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را از محیط خانواده دور ساخته و در صورتی که خانواده در گذشته نیز کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش به زمینه‌های ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینه‌ها مشکلات فردی و اجتماعی زیادی را به بار خواهد آورد.
سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین سهل‌ گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی سرکش ، طغیانگر و متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ، دوران الگو گیری و همانند سازی و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانواده‌هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه‌اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده‌های سالم بیرون آمده‌اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده‌های ناسالم هستند.
اهمیت خانواده = سلامت خانواده:
انحرافات خانواده ، عدم سلامت روانی خانواده ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افراد پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌شوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن وابسته است.
لامارک و لوپله و دیگران ، خانواده را مهمترین کانونی می‌دانند که جامعه از آن تغذیه می‌کنند. به این ترتیب فرد در کنار تأثیری که از اجتماع خود می‌پذیرد با توشه‌ای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی
جزئی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی - اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند. به این ترتیب به نظر می‌رسد که اصلاح یک جامعه ، پیشرفت و ترقی آن از جنبه‌های مختلف تأثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.
اصول تربیتی والدین که باید رعایت نمایند:
1. والدین باید مظهر عمل باشند نه حرف تا فرزندان از آنها یاد گیرند
2. توجه نمودن به تفاوتهای فردی فرزندان از لحاظ هوش وحافظه ویادگیری ومهرت
3. عمومیت ندادن ضعف فرزندان مثلاٌ اگر فرزند آنها در یک بعد ضعیف است اما در بعد دیگر قوق در تمام ابعاد اورا ضعیف تلقی نکنیم
4. والدین خود باید انتقاد پذیر باشند واین روحیه را در فرزنداشان بوجود آورند
اصولی که والدین در خانواده بایستی مراعات نمایند :
1. عدم تبعیض در خانواده بین فرزندان  وهمه آنهارا با یک دید نگاه کردن ورعایت عدالت در بین آنها
2. همآهنگی در تربیت بین پدر ومادر خانواده وهمآهنگی با مربیان ومعلمین
3. همکاری با مدرسه وافزایش ارتباط خود با معلمین ورسیدگی به مشکلات درسی وتربیتی فرزندان
4. وفای بعهد وپیمان اگر تعهد ی می دهند به تعهد خود عمل کنند واگر با کسی پیمان می بندند پیمان شکن نباشند وپایبند به پیمان با دیگران باشند 
5. گفتار نیک وکردار نیک داشتن هم در صحبت کردن رعایت ادب ومتانت را بنمایند وهم عملکرد آنها درست باشد.
6. انتخاب الگوی صحیح برای زندگی شرافتمندانه ویاددهی به فرزندان
7. آزادی به اعضای خانواده بر اساس شرع واخلاق آزادی با بی بند وباری فرق دارد 
8. تفریحات سالم برای خود وخانواده تفریحات برای روح انسان مفید است فرزندان خودرا در منزل زندان نکنند تا روحیه آنها شاد باشد
9. دوستی با افراد سالم ونحوه انتخاب دوست به فرزندان
10. مسئولیت ومسئولیت پذیری وتقویت حس مسئولیت پذیر در فرزندان
11. اعتنا به رفتار وگفتار فرزندان وتصحصح اشتباها آنها با همکاری وهمفکری با خود فرزندان
والدین باید در پیشرفت تحصیلی فرزندانشان حداقل دو نکته را رعایت نمایند:
1. سعی کنند به طرق مختلف استعدادهای نهفته که خداوند در وجود فرزندان آنها به ودیعه گذاشته کشف وشکوفا نمایند این کشف وشکوفایی از طریق مشاهده وبررسی استعدادهای خاص وسیله معلمان بصیر وآگاه ومشاوران تحصیلی آگاه ومربیان پرورشی با تجربه امکان پذیر است
2. والدین باید با مدرسه همکاری داشته باشند ودر اجرای روشهای تربیتی وآموزشی با معلمان کاملاٌ همآهنگ باشند
والدین در تعلیم وتربیت جوانان به سه نکته توجه نمایند:
1. کاشت : سرمایه گذاری وبرنامه ریزی برای جواان به معنی کاشت است 
2. داشت : پرورش استعدادهای فرزندان وشکوفا نمودن این استعدادها به منزله داشت وحفاظت از محصول کاشت شده می باشد اگر برای فرزندان داشت نداشته باشند جوانان آنان مانند محصولی که به آن آب وغذا ونور داده نشود پژمرده می شود 
3. برداشت : استفاده صحیح از نیروهای بالقوه فرزندان در جهت آینده بهتر آنان
اصول تعلیم وتربیت از دیدگاه امام خمینی:
1. اصل تقدم اصلاح خود بر اصلاح دیگران یعنی انسان باید اصلاح را اول از رفتار وکردار خود شروع کند وتا خودرا اصلاح نکرده نمی تواند به اصلاح دیگران همت گمارد
2. اصل تقدم تزکیه بر تعلیم یعنی فرزندان ما اول باید از لحاظ اعتقادی وروحی وپرورشی آموزش ببیند بعد از لحاظ آموزش ویادگیری درسی
3. اصل استمرار تربیت یعنی تربیت باید به صورت مقطعی نباشد بلکه به صورت مستمر ادامه داشته باشد تا بتواند مفید باشد
4. اصل جاذبه بخشی یعنی در تعلیم وتربیت باید جاذبه داشته باشیم نه دافعه تا فرزدان ما صحبتهای مارا قبول داشته باشند
5. اصل تکرار وتلقین یعنی باید یک مطلب را چند بار تکرار نمائیم تا فرزندان ما یاد گیرند ومانند واکسن به آنها تلقین نمائیم که به یاد گیری علاقمند شوند
یک خانواده خوب و سالم از دیدگاه کودکان دارای چه ویژگیهایی است؟
1. کودک در آن مورد پذیرش باشد. وهیچ گاه کودک را با حرف وحرکات خود طرد نکنند
2. نسبت به اعضای خانواده احساس تعلق نماید.یعنی کودک احساس نماید که خانواده برای او ارزش قائل است
3. از آزادی متناسب با سن و سال خود برخوردار باشد. هیچ گاه کودک در خانواده نبای سرکوب شود زیرا در آینده نمی تواند در جامعه از حق خود دفاع نماید
4. به او مسئولیتهای متناسب با توانایی ها و کشش او داده شود.
5. بتواند آنچه را که احساس می کند بدون ترس برای پدر و مادر بیان کند.
6. افکارش را بتواند با پدر و مادر خود در میان بگذارد.
7. در برنامه ریزی های خانواده سهیم باشد. ونقش بسزایی ایفا نماید
8. پدر و مادر انتظارات خود را معقولانه و متناسب با سن فرزند بیان نمایند.
اصول حاکم بر مدیریت خانه و خانواده:
1. اصل وحدت هدف. یعنی برای تمام اعضاء خانواده هدف مشترک باشد
2. اصل وحدت مدیریت. در هر خانواده باید بین پدر ومادر همآهنگی باشد وهمه اعضای خانواده دستورات پدر را بعنوان مدیر خانواده بپذیرند
3. اصل اختیار و مسئولیت. پدر ومادر به فرزندان خود اختیار ومسئولیت دهند تا آنها احساس تعلق نسبت به خانواده نمایند
4. اصل تقسیم کار. در بین اعضای خانواده تقسیم کار انجام گیرد هریک کار خودرا انجام دهد تا هم کارهای خانواده به موقع انجام گیرد وهم تمام فشارها بر دوش یک نفر نباشد
5. اصل مشورت. اگر در خانواده کارها با مشورت وهمفکری انجام گیرد کارها بهتر انجام می گیرد ومیزان خطا ولغزشها اشتباهات کمتر خواهد شد
6. اصل برنامه ریزی.: اگر در هر خانواده کارها با برنامه ریزی قبلی انجام گیرد بهتر است
7. اصل نظم و انضباط.: در هر خانواده باید نظم وانضباط ورعایت وجدان وقاون باشد
8. اصل نظارت و کنترل.: مدیر خانواده باید بر کار فرزندان هم نظارت داشته باشد وهم کار آنهارا کنترل نماید تا اگر هریک از آنها با مشکلی برخورد نمایند مشکل با مشورت حل شود
9. اصل تصمیم گیری.در هر خانواده پس از مشورت باید مدیر خانواده تصمیم نهایی را بگیرد زیرا اگر تمام مشورتها وتقسیم کارها بدون تصمیم گیری باشد بی نتیجه است
فواید تفویض اختیار در خانواده:
1. استعدادها و قابلیت های افراد از قوه به فعل تبدیل می شود. یعنی هر کس از استعدادهای خود در جهت رفاه خانواده استفاده می کند
2. رضایت خاطر و افزایش روحیه اعضا بیشتر می شود.
3. قوه ابتکار و خلاقیت و نوآوری رشد پیدا می کند.
4. اعتماد به نفس افراد افزایش می یابد.
5. بازدهی کار سازمان و تحقق بهتر هدف ممکن می گردد.
تقسیم کار در خانواده چه مزایایی دارد:
1. قابلیتهای افراد شکوفا می گردد. وهر فرد می داند که توانایی چه کاری را دارد
2. هر فرد خود را در امور خانه مسئول می داند. وکارها با احساس مسئولیت انجام می گیرد
3. همکاری و اشتراک مساعی بین افراد تقویت می گردد. از تفرقه خودداری می شود
4. از تداخل وظایف جلوگیری می شود. هریک وظایف خودرا به نحو احسن انحام می دهد ومسئول پاسخگویی اعمال خود خواهد بود
5. ضایعات زمانی و مالی کاهش می یابد. خانواده هم از نظر وقت صرفه جویی دارد وهم ضررمالی ندارد
6. نشاط و شادابی و رضایت خاطر در فضای خانواده افزایش می یابد.
فایده ی مشورت کردن در خانواده چیست:
1. اعضای خانواده به ارائه پیشنهادهای سازنده می پردازند.وکاها بهتر انجام می گیرد
2. هر یک از اعضای خانواده احساس شخصیت می کنند. وبرای خود احترام قائل هستند
3. نسبت به امور خانواده احساس مسئولیت می کنند.
4. تصمیمیات خانواده بهتر انجام می گیرد. زیرا از مجموعه ای از تعقلها وتفکرها استفاده می شود
5. زمینه لازم برای رشد فکری و آشنایی با مسایل و مشکلات زندگی فراهم می گردد.
فایده نظارت در خانواده چیست:
1. به میزان پیشرفت برنامه ها پی می بریم. واگر نقصی مشاهده شود تذکر داده می شود
2. در مورد رفتار اعضای خانواده می توانیم به خوبی داوری کنیم.
3. پیشنهادهای لازم برای بهبود امور خانه ارائه می گردد.
4. نقایص و معایب حاکم بر خانواده برطرف می شود.
علائم ضعف روحیه در خانواده :
1. افزایش میزان غیبت اعضا در خانه. یعنی اعضاء خانواده دوست ندارند به خانه بر گردند ومحبت بین اعضای خانواده هر روز کمتر خواهد شد
2. تقلیل میزان فعالیت اعضای خانواده. اعضای خانواده چون احساس مسئولین ندارند فعالیت آنها کم می شود ودر کل خانواده بی روحی ایجاد خواهد شد
3. بی میلی و عدم علاقه به همکاری در امور خانواده. اعضای خانه با هم سازش ندارند وناسازگار خواهند شد
4. بهانه جویی در امورات خانواده و فرار از مسئولیت. ودر نتیجه کارهای خانه مختل می ماند وخانواده دچار بحران خواهد شد
5. تقلیل احترام اعضای خانواده به ویژه رئیس خانواده.
6. افزایش ضایعات مالی در خانواده و وارد شدن ضرر و زیان به آنها.
7. عدم احساس مسئولیت در انجام امورات خانواده .
8. افزایش انتقاد و شکایات افراد خانواده از یکدیگر.
9. افزایش اضطراب و نگرانی در بین آنها.
10. شیوع خستگی روحی و روانی در بین اعضای خانواده.
11. بی حالی در اعضا و بیزاری از یکدیگر.
12. تقلیل درآمد خانواده. ومواجه شدن با ضرر وزیان و ورشکسته شدن خانواده از لحاظ اقتصادی
راههای تقویت روحیه اعضای خانواده:
1. عدم تبعیض و رفتار از روی عدل و انصاف. ورعایت حقوق شهروندی هریک از اعضای خانواده وعدم تجاوز به حقوق فردی اعضای خانواده
2. تشویق و تقدیر از خدمات اعضای خانواده. هر کدام کار خوبی انجام دادند باید از او تشکر نمود تا نسبت به کاری که کرده خوشحال شود وبرای دیگران ایجاد انگیزه نماید
3. تقویت اعتماد به نفس و احترام به خود. در وجود هریک از اعضای خانواده
4. ایجاد امکانات برای آسایش و رفاه نسبی اعضای خانواده.
5. دادن مسئولیت به اعضای خانواده.
6. ایجاد ارتباط با اعضای خانواده. وهمآهنگی وهمدلی در بین آنها
7. توجه به نیازهای همدیگر. وخودرا مسئول دانستن در رفع مشکل خانواده وهریک از اعضای خانواده
8. بیان مشکلات و مسائل به طور آزادانه. جهت استفاده از نظرات ارزنده اعضای خانواده
مشخصات یک خانواده متعادل چیست:
1. دارای ثبات فیزیکی و مکانی.
2. پویایی. خانواده همیشه شاداب وخوشحال وموفق خواهدبود
3. رشد کمی و کیفی. در امورات خانواده هم از لحاظ کیفیت انجام دادن وهم از لحاظ کیفیت وچگونگی رشد می نماید
4. آگاهی از محیط اطراف و جامعه. واستفاده از فرصتها در جهت مبارزه با تهدیدها
5. قدرت و مقبولیت مدیر خانواده.همه اعضای خانواده مدیر خاواده را قبول دارند
6. حاکمیت در خانواده. هرج ومرج در خانواده پیش نمی آید
7. رعایت قانون و قانون مداری در خانواده.
8. ارتباط مطلوب اعضای خانواده با همدیگر.
عواملی که موجب تزلزل خانواده می شوند کدامند:
1. جدال و کشمکش. وجنگ وکدورت در بین اعضای خانواده
2. تحقیر و شماتت.همدیگر را کوچک نمودن وبی احترامی به هم دیگر نمودن وسرزنش کردن یکدیگر
3. کینه توزی و لجاجت. از هم کینه پیدا می نماین با هم لجبازی می کنند وامورات خانواده بر اثر لج بازی وکینه توزی دچار بحران می شود
4. اصراف و تبذیر. در هزینه ها زیاده روی می کنند وبه اقتصاد خانواده ضرر می رساند
5. بدزبانی و دشنام. الفاظ رکیک وزشت رواج پیدا می کند ورذایل اخلاقی در خانواده رشد می کند
6. استبداد و لجاجت. هر کس سعی دارد با زور ولجبازی حرف خودرا به کرسی بنشانند وعدالت وحقیقت در این خانواده از بین می رود
عوامل تحکیم مودت و دوستی بین اعضای خانواده:
1. اعتماد متقابل به همدیگر. همدیگر را قبول دارند وبه حرفهای یکدیگر اعتماد می کنند وسوء ظن در خانواده از بین می رود
2. احترام متقابل به همدیگر. بی احترامی حرمت شکنی وجود ندارد
3. محبت و صمیمیت دو جانبه. همه با هم صمیمی ودوست خواهند شد
4. حفظ شخصیت همدیگر. به یکیدگر بی احترامی نمی کنند
5. تشکر آنها از عملکرد یکدیگر. قدر شناس زحمات وتلاشهای یکدیگر خواهند بود
6. مشورت کردن آنها با همدیگر در امورات زندگی.
7. تعدیل خواسته ها. میزان خواسته ها وتوقعات خودرا تعدیل می نمایند
8. رعایت اصول آراستگی و بهداشت.
عوامل آسیب زا برای خانواده ها کدام است:
1. عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترک.
2. سست شدن باورهای مذهبی. به مسائل دینی کم توجه می شوند
3. عدم صداقت و فریبکاری. همدیگر را گول می زنند وکلاهبرداری رواج پیدا می کند
4. عدم توجه به نیازهای همسر. در نتیجه بین زن وشوهر اختلاف ایجاد می شود
5. ابهام و افراط در انتظارها. اعضای خانواده از خواسته وانتظار یکدیگر بی خبر خواهند شد
6. دخالت دیگران در امور زندگی.پای دیگران در زندگی انها باز می شود ونهایتاٌ به جنگ وجدال ودرگیری منجر خواهد شد
7. مسایل اقتصادی و مالی. مسایل اقتصادی هم د ر تحکیم خانواده نقش دارند اگر صرفه جویی در کار نباشد
8. موانع فرهنگی و طبقاتی در بین زن و شوهر.
9. هوس رانی و ازدواج مجدد.
10. سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات دربین اعضای خانواده.
11. انتقام گیری و بهانه جویی از یکدیگر.
12. سلطه گری زن یا شوهر در خانواده.
13. بی نظمی و عدم مسئولیت در آمدن به خانه.
14. عدم توجه به امورات خانه.وهمه امورت را بر دوش یک نفر انداختن
15. عدم فرزند آوری و نازایی.
عواملی که سلامت خانواده ها را تهدید می کند:
1. بد اخلاقی و عدم تحمل اخلاق یکدیگر.
2. افراط و تفریط در نظم و انضباط.
3. کار و اشتغال بیش از حد. که باعث می شود مدیر خانواده از امورات ومشکلات خانه بی خبر باشد
4. عدم تعادل روانی و عاطفی در خانواده.
5. خودپسندی ها و خودخواهی های اعضای خانواده.
6. عدم آشنایی و رعایت حقوق همدیگر.
7. ازدواج تحمیلی و مصلحتی شتابزده.
8. بی بند و باری در معاشرتها.
9. بدبینی و سوء زن. نسبت به همدیگر مخصوصاٌ زن وشوهر
10. تحقیر و تمسخر همسر.
11. عدم رعایت عدالت و انصاف.
12. اختلالات عاطفی مانند لج بازی – یک دندگی و غرور کاذب.
13. اعتیاد به مواد مخدر.
 توصیه های لازم برای پیشگیری از ستیزهای خانوادگی:
1. برقراری رابطه انسانی.در بین تمام اعضای خانواده
2. آشنایی با آیین همسرداری.ورعایت این اصول جهت تحکیم خانواده
3. مشخص کردن هدفهای ازدواج و تشکیل خانواده.
4. مشخص کردن انتظارها.
5. دوست داشتن همسر.
6. اغماض و گذشت. هر گاه کسی از رفتار زشت خود عذر خواهی نمود عذراورا بپذیرند
7. انتقاد پذیری . اعضای خانواده باید انتقاد پذیر باشند اگر کسی از عملکرد آنها انتقاد کرد وانتقاد درست بود غرور خودرا بشکنند وقبول نمایند
8. خطا پذیری. اگر اشتباه کردند عذر خواهی نمایند وبدانند انسانها جائز الخطا هستند
9. احساس مسئولیت.
10. ضرورت و مشاوره. در امور خانواده را لازم ببینند
والدین در خانه چگونه باید رفتار کنند:
1. والدین در حضور کودکان به هیچ وجه دعوا و بگومگو نکنند و یکدیگر را سرزنش نکنند.
2. والدین از مطالبی که روح حرص و طمع – بدگویی- غیبت از دیگران را در فرزندان القاء می کند خودداری نمایند.
3. والدین خواسته های خود را منطبق به رضای خداوند نمایند نه مطابق با سلیقه ی شخصی.
4. با دید خوش بینی و حسن ظن به یکدیکر نگاه کنند.
5. یکدیگر را با احترام صدا کنند.
6. سخنان زشت و توهین آمیز را بر زبان نیاورند.
7. از روزگار گله و شکایت ننمایند و راضی به قضای الهی باشند.
8. در مورد مسائل خانه هفته ای یک روز جلسه بگذارند و در حضور کودکان به مشورت بپردازند.
9. زن و شوهر بر اساس توصیه های قرآن باید لباس یکدیگر باشند و پوشاننده عیوب هم.
10. بعد از خدا نزدیک ترین فرد به انسان همسر و محترمتریت اشخاص والدین هستند.
11. همانگونه که لباس پوشاننده ی عیوب است زوجین نباید عیوب همسر خود را نباید به خانواده خود و حتی به خانواده ی همسر نیز بیان نماید.
12. زن و شوهر باید همراز و همدل هم باشند.
13. زوجین باید مهبت خود را نثار یکدیگر کنند که این محبت کردن دارای هفت مولفه است: (گذشت- ایثار- صداقت- شجاعت- عدالت- صبوری- احسان)
خانوده و تاثیر آن بر سلامت روح فرزندان:
1. در خانوده باید لااقل هفته ای یکبار پدر و مادر با فرزندان خود خلوت کنند و در حل مشکلات روانی آنان شرکت جویند.
2. پدر و مادر در صورت اختلاف بین فرزندان باید دنبال ریشه ی اختلاف بگردند.
3. پدر باید از خود سوال کند چرا فرزندش حرف او را قبول ندارد و اگر چنین موردی باشد گناه پدر است.
4. پدر در سر میز غذا نباید اول سهم خود را بردارد چون با این کار به فرزند خود درس شکم پرستی و خودخواهی می دهد.
5. پدری که از شغلش همواره گله می کند نما تواند فرزندش را قانع کند که شغل پدر را یاد گیرد.
6. مادری که به جای تربیت فرزند به کار خارج از مدرسه و تهیه ی پول و وسایل بهتر می رود عملا به کودک خود درس تجمل پرستی و تبذیر می دهد

خرید و  سفارش کتاب خانواده موفق

خرید و دانلود کتاب pdf خانواده موفق.

ثبت نام در دوره ها

نظر ها

نظری ثبت نشده

ثبت دیدگاه
تصویر امنیتی لطفا کد را داخل کادر وارد نمایید





مقالات دیگر
تدبر در قرآن
بیشتر بخوانید
تدبر در قرآن
وقف
بیشتر بخوانید
وقف
عقیقه
بیشتر بخوانید
عقیقه