ثبت نام در دوره ها
طب اسلامی
طب ایرانی پس از اسلام براساس نوع نگرش به هستی انسان رشد بالندگی یافت. زیرا دانشمندان ایرانی تحصیلات خود را در حوزههای علمیه با آموزش صرف، نحو، قرآن، حدیث دیگر علوم دینی آغاز میکردند پیش از هر تخصص دیگری فقیه در امر دین میشدند سپس در همان مدارس دینی به دانشهای دیگر می پرداختند. از همین رو تمام پزشکان مهندسان آن زمان همچون: زکریای رازی، علی بن ربن طبری، اخوینی بخاری، علی بن عمار موصلی، ابن سینا، ابن ابی صادق نیشابوری، سید اسماعیل جرجانی تا زمان شیخ بهایی مومن تنکابنی؛ فقیه، فیلسوف حکیم زمان خود نیز بودهاند که به جز طبیبان مسیحی یا تازه مسلمان نمیتوان بین علوم آنان نگرش جهان بینیشان، تفاوت چندانی پیدا نمود. پس از ورود غرب به سرزمین ایران منحصر شدن تحصیل در حوزه های علمیه به علوم دینی در سده گذشته نیز بازخوانی طب سنتی در دو دهه گذشته؛ طب سنتی کنونی با طب اسلامی آشکارا شباهت ها تفاوت هایی دارد که توجه به آنها ضروری است: 1- تفاوت طب اسلامی با انواع دیگر طب، نه در روش بلکه در جهان بینی آن است. از همین رو در طب اسلامی می تواند از روش سنتی یا مدرن بهره برد. 2- طب اسلامی بر اساس توحید اعتقاد به حکمت قدرت لایتناهی خداوند متعال بوده نظام عِلّی (علت و معلول) را به عنوان سنت الهی حاکم بر خلقت در بیماری درمان پذیرفته است. 3- در طب اسلامی خدمات کادر درمانی (از پزشک پرستار گرفته تا دیگر زحمتکشان این مجموعه) به انسان بیمار به عنوان خلیفه خداوند در زمین، از نعمت های الهی موجب ذخایر اخروی شمرده می شود ان حوایج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملوا النعم (امام حسین.ع. نیازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست از آنها ملول نشوید. 4- در طب اسلامی همان گونه که بیماری از ناحیه خداوند است دارای حکمتهایی دانسته شده است، مبارزه با بیماری یافتن درمان نیز از واجبات شمرده شده است. 5- در طب اسلامی تمامی داروهای گیاهی، معدنی شیمیایی مخلوق خداوند بوده از نوعی شعور برخوردارند. از این رو ارتباط پزشک کادر درمانی به ویژه بیمار با خالق می توانند داروها را موثرتر یا بی اثر کند: وان من شیء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم (اسراء/44) در این زمینه تفاوتی بین هیچ یک از مخلوق های الهی از داروهای گیاهی مفرد تا داروهای مرکب، گیاهی، معدنی یا شیمیایی نمی باشد. قرص، آمپول، سرم همه اینها بازهم مخلوق الهی بوده خواص آن از جانب حق تعالی قرار داده شده است. 6- بسیاری از سفارشهای تغذیه ای درمانی معصومان ویژه مخاطب یا مخاطبان همان ظرف زمانی ظرف مکانی بوده تجویز شده است از همین رو نمی تواند به عنوان طب اسلامی معرفی به عنوان نسخه عمومی استفاده شود. حتی عسل که فیه شفاء للناس (نحل69) است نیز خوردن آن برای همه شفاء نیست. بلکه ضماد دیگر فراورده های آن نیز مورد شمول است. 7- اوامر تغذیه ای معصومان در بسیاری از مواقع در برابر کسانی بوده است که زعم بر کراهت داشته اند. مثلا به خاطر رواج اندیشه های مزدکی، هندویی برخی گرایشات مسیحی در نهی از خوردن گوشت حضرت به صورت امر می فرماید: گوشت بخورید. واین امر در برابر گمان نهی است. 8- نواهی تغذیه ای معصومان نیز بعضا همین گونه بوده است. نهی آن ویژه مخاطبین در زمان مکان خاص بوده است مانند نهی از خوردن ماهی که برای لشگریان در هنگام جنگ چون مایه کسالت و سستی می شده، بوده است.